تنبیه عجیب دانش آموز توسط مدیر مدرسه
عنوان این خبر عبارتست از: تنبیه عجیب دانش آموز توسط مدیر مدرسه . با دادپویان پرس همراه باشید.
در صورتیکه نیاز به مشاوره وکیل کیفری، می توانید با بهترین وکیل کیفری در ارتباط باشید.
ضرب و شتم عجیب دانش آموز توسط مدیر مدرسه
به گزارش پایگاه خبری دادپویان پرس، هفته گذشته در یکی از مدارس استان قزوین، برخورد عجیب مدیر یک مدرسه با دو دانش آموز، اتفاقی تلخ را رقم زده است.
آقای «هـ»، پدر یکی از این دانش آموزان در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، درباره حادثهای که منجر به جراحت شدید پسر ۱۳سالهاش شده است گفت: سهشنبه هفته گذشته همسرم با من تماس گرفت و گفت، سریع خودت را به خانه برسان، وقتی از او پرسیدم، چه اتفاقی افتاده است؟ گفت که پسرم با بینی شکسته از مدرسه به خانه آمده است.
وی ادامه داد: به سرعت به خانه رفتم و با ظاهر به هم ریخته و حال پریشان پسرم مواجه شدم، به سرعت و بدون اینکه از او بپرسم چه اتفاقی افتاده است، او را به بیمارستان قدس قزوین بردیم.
و پس از عکسبرداری، گفتند بینی او شکسته است و ما را به مطب دکتر رحمانی، پزشک معتمد پزشکی قانونی ارجاع دادند، وقتی به مطب رفتیم، دکتر رحمانی پس از معاینه گفت که غیر از شکستگی بینی، پرده گوش پسرم هم پاره شده است.

دکتر رحمانی در همان مطب بینی پسرم را با آتل پانسمان کرد و بعد از دریافت جواب نوار گوش، تایید کرد که پرده گوش هم پاره شده است و شرح وضعیت را خطاب به پزشکی قانونی نوشت.
پدر این دانشآموز پایه هشتم گفت: شبانه به کلانتری رفتیم اما گفتند، قبل از آمدن به کلانتری باید شکایت خود را در دفتر خدمات قضائی ثبت میکردید.
پروسه ثبت شکایت در دفتر خدمات قضائی تا عصر روز بعد یعنی چهارشنبه طول کشید و با کمک و پیگیری مدیر دفتر خدمات قضائی، پیامک مربوطه را زودتر دریافت کردیم و به کلانتری رفتیم، کلانتری هم پس از ثبت اظهارات ما، نامهای به پزشکی قانونی زد تا پیگیری را ادامه دهیم.
همزمان از حراست آموزش و پرورش منطقه ۲ استان هم شکایت از مدیر مدرسه را پیگیری میکردیم. بعد از رفتن به پزشکی قانونی و معاینات اولیه، ۱۰روز استراحت پزشکی به پسرم دادند و گفتند، تا دو ماه آینده برای معاینات تکمیلی دوباره به اینجا بیایید.
وی درباره علت حادثه و اینکه در این مدت برای پیگیری مسئله به مدرسه رفتهاید یا خیر؟ گفت: این اتفاق چنان شوکی به من و خانواده وارد کرده است که از شدت ناراحتی و عصبانیت، برای اینکه اتفاق بدتری رخ ندهد و حضور ما در مدرسه و مواجهه با مسئولان مدرسه، اصل ماجرا را به حاشیه نبرد.
اصلا به مدرسه نرفتیم، اتفاق هم این طور رخ داده است که پسر من و یکی از دوستانش در آخرین زنگ تفریح (حدود ساعت ۴ عصر) در حیاط مدرسه مشغول بازی و شیطنت بودند و گویا پشت یکی از ناظمهای مدرسه راه افتاده و ادای او را درآوردهاند، در این حین، یکی از بچهها، پسرم را هل میدهد و او به ناظم برخورد میکند.
وی ادامه داد: گویا مدیر مدرسه، این صحنه را از دوربین یا پنجره دفتر مدیریت مشاهده کرده و پسر من و دوستش را به دفتری که هیچ دوربینی در آن وجود ندارد برده و مورد ضربوشتم قرار داده است.
مدیر مدرسه بهدلیل جثه درشتتر پسر من، او را بیشتر کتک زده بود، طوری که کف آن اتاق پر از خون شده بود و هنوز پیراهنی را که آستینش کاملا خونی شده است، نگه داشتهام. در ادامه، مدیر مدرسه، با کمک مستخدم، اتاق را از لکههای خونی که روی زمین ریخته بود، تمیز میکنند.
او، با وجود حال نامساعد پسرم، نهتنها با خانواده یا اورژانس تماس نگرفته بود، حتی اجازه خروج آنها از اتاق را هم نداده بود تا وقتی که تمام دانشآموزان از مدرسه خارج شوند و در زمانی که مدرسه کاملا خالی بوده است، اجازه خروج این دو دانشآموز را میدهد.
آقای «هـ» گفت: یکی از مسئولان آموزش و پرورش به نام آقای میرزایی که گویا از مسئولان ارزیابی عملکرد فرهنگیان است، ضمن عذرخواهی از ما، پیگیر امور بود، امروز هم قرار بود با مدیرکل آموزش و پرورش استان، جلسهای در این زمینه داشته باشیم.
اما وقتی به محل جلسه رفتیم، متوجه شدیم ما را به جلسه عمومی آقای مدیرکل دعوت کردهاند که دهها نفر دیگر هم پیگیری مشکلات خود بودند و ما هم باید بین آنها مسئله خود را پیگیری میکردیم، در این میان، حرفهای عجیب مدیر روابط عمومی آموزش و پرورش مبنی بر اینکه باید ببینیم پسر شما چه کار کرده است که چنین برخوردی با او شده است.
من و برادرم را بهشدت عصبانی کرد؛ ما تاکنون برای اینکه پیگیری را به حاشیه نکشانیم حتی به مدرسه هم نرفته بودیم ولی این حرف او باعث شد از کوره در برویم و با صدای بلند با او حرف بزنیم که همین پاسخ ما با تهدید او مبنی بر بازداشت روبهرو شد.
وی اضافه کرد: در ادامه و با پادرمیانی دوباره آقای میرزایی که به منطقیبودن رفتار ما در این مدت، شهادت داد، قرار شد جلسهای خصوصی در این زمینه برگزار شود اما به این شرط که در این جلسه نه من و نه برادرم حضور نداشته باشیم و فقط همسرم که او هم فرهنگی است و ۲۷ سال سابقه دارد، بهتنهایی شرکت کند.
در این جلسه، مدیر مدرسه که پیش از این خود را رزمیکار دانسته و گفته بود، کتک زدم و دیهاش را میدهم. حالا منکر اصل ماجرا شده بود، مادر دانشآموز دیگر هم به او گفته بود اگر بخواهد به خاطر شهادت دادن پسرش در این پرونده، برخوردی با او بکند، آنها هم جداگانه این مسئله را پیگیری خواهند کرد.
نکته جالب این است که آن دانشآموز هم از رفتن به مدرسه منع شده بود و از روز گذشته با فشارهایی که وارد شده بود، اجازه پیدا کرد دوباره به مدرسه برود.
او گفت: بعد از این جلسه که من و برادرم حضور نداشتیم، به سمت خانه میآمدیم که شمارهای ناشناس با من تماس گرفت و وقتی پاسخ دادم، فردی که پشت خط بود به من گفت، بهدلیل توهین به مدیرکل آموزش و پرورش باید خود را به کلانتری معرفی کنید.
وقتی به کلانتری رفتم، از احضار من اظهار بی اطلاعی کردند و گفتند این شماره اصلا مربوط به کلانتری و پلیس نیست، دوباره به آموزش و پرورش برگشتم و وقتی شماره را به نگهبانی نشان دادم، فهمیدم که شماره مربوط به حراست آموزش و پرورش است و خواستهاند با جعل عنوان کلانتری، ما را تحت فشار قرار دهند.
کانال اخبار حقوقی دادپویان پرس، پوشش دهنده آخرین اخبار حقوقی و قضایی شامل اخبار حقوقی، اخبار جنایی، اخبار کیفری، اخبار قضایی، آزمون های استخدامی و ثبت نامی در سراسر ایران میباشد.
دادپویان پرس پایگاه خبری حقوقی، قضایی و جنایی دادپویان